چهار بخش بازاریابی که به 4p معروف می باشد، شامل محصول (Product)، قیمت (Price)، مکان توزیع (Place) و ترویج (Promotion) است که به ترکیب آنها آمیخته بازاریابی می گویند. قیمت تنها بخش از آمیخته بازاریابی می باشد که در ایجاد درآمد موثر است، به همین دلیل هم بخش جذاب و جالب ماجراست که در ادامه این مطلب به آن پرداخته شده است.
فرآیند قیمت گذاری در واقع به اعمال قیمت به سفارش های خرید و فروش گفته می شود اگر چه این کار به صورت دستی و یا به صورت خودکار انجام شود.
اهمیت قیمت گذاری از آنجایی نمایان می گردد که اشخاص برای مقایسه دو محصول مشابه، اول قیمت آن ها را مد نظر قرار می دهند. بنابراین می توان گفت که قیمت گذاری از حساسیت بالایی برخوردار است و اگر شخص در قیمت گذاری اشتباه کند، ممکن است که سود و یا حتی کسب و کار خود را به خطر اندازد.
هر فروشنده برای تعیین قیمت یک محصول ابتدا باید با سه مفهوم زیر آشنا شود:
قیمت (price): به هزینه ای گفته می شود که مشتری برای استفاده از کالا و خدمات، پرداخت می کند.
هزینه (cost): به هزینه های ثابت و متغیری می گویند که برای تولید یک محصول صرف می گردد.
ارزش (value): ارزش یک کالا، یعنی این که مشتری بداند بیشتر از پولی که پرداخت کرده است، مزایا دریافت می کند و دارای متغیرهای زیادی می باشد که در زیر به مهم ترین آنها اشاره شده است:
برای قیمت گذاری سه استراتژی کلی وجود دارد که در زیر به آنها اشاره می شود:
قیمت گذاری بر حسب هزینه (Cost-Based Pricing):
بر اساس این استراتژی، هزینه های تولید جمع می شوند و سپس با سودی که مورد توجه است جمع می گردد و قیمت نهایی حاصل می شود. همچنین در برخی موارد، عمده فروش ها به قیمت خرید کالا، یک مبلغ مشخصی را اضافه می کنند و آن را می فروشند. همچنین گاهی اوقات تولید کننده بر حسب بازگشت سرمایه ای که می خواهد داشته باشد قیمت گذاری می کند و معمولا به میانگین سود صنعت نگاه می کند.
قیمت گذاری بر حسب ارزش کالا در ذهن مشتری (Value-based Pricing):
در این استراتژی، با توجه به تمام ارزشی که برای مشتری ایجاد می شود، قیمت معین می شود.
قیمت گذاری بر اساس بازار (market-based pricing):
در برخی موارد، قیمت گذاری بر اساس شرایط بازار صورت می گیرد که ساده ترین روش ممکن در استراتژی قیمت گذاری محسوب می شود.
موسسه مشاوران مطالعه مقاله شاخص قیمت را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
برای تعیین دقیق قیمت باید مراحل زیر طی شود:
1- شناسایی هدف قیمت گذاری:
اصولا 5 هدف عمده برای قیمت گذاری وجود دارد:
2- بررسی میزان تقاضا:
پس از مشخص شدن هدف، باید میزان تقاضا برای محصول مورد نظر شناسایی گردد.
3- در نظر داشتن بهای تمام شده محصول تولیدی:
بایستی هزینه تولید محصول محاسبه شود که:
هزینه ثابت + هزینه های متغیر
4- شناسایی مشتریان:
برای توضیح این مرحله نیاز به آشنایی با واژه STP می باشد که در ادامه به صورت مختصر شرح داده شده است.
STP: به معنی شناسایی این که محصول تولید شده، به چه گروه و اشخاصی از جامعه فروخته می شود و برای این کار نیاز به شناسایی موارد زیر احساس می گردد:
5- انتخاب مدل مناسب برای قیمت گذاری: آخرین مرحله
پس شناخت ارزش هایی که محصول تولید شده برای مشتری های خود در بازار هدف ایجاد می کند و همچنین در نظر داشتن شرایط بازار و جایگاه فروشنده ها نسبت به رقبا، فروشنده می تواند مدل های زیر را جهت قیمت گذاری به کار ببرد و قیمت نهایی را تعیین نماید.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله معاملات تجاری را به شما پیشنهاد می کنیم.
همه ما میدانیم که راهاندازی و مدیریت یک کسب و کار کوچک چقدر میتواند چالشبرانگیز و سخت باشد. از تامین مالی گرفته تا مدیریت کارکنان، کارهای زیادی وجود دارد که…
برای مبتدیان بسیار مهم است که حرفه معاملهگری خود را با یک استراتژی ترید توسعه یافته و کامل شروع کنند. داشتن یک استراتژی، رویکردی ساختاریافته برای ترید فراهم کرده و…
مدیریت سود و رابطه آن با چرخه عمر شرکت یکی از مهمترین موضوعاتی است که همواره در مرکز توجه مدیران قرار دارد. انگیزه و هدف اصلی مدیران از مدیریت سود،…