رسیدگی در دیوان برابر ماده ۱۶ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مستلزم تقدیم دادخواست است. حسب مستفاد از مواد ۱۸، ۲۰، ۲۱، ۲۲ و ۲۳ قانون مذکور دادخواست باید حاوی نکات زیر باشد:
ب – مشخصات طرف شکایت:
در طرح شکایت از آرای قطعی هیأتهای حل اختلاف مالیاتی، مشخصات کامل اداره امور مالیاتی مربوط در ستون مربوط باید قید شود.
پ – مشخصات کامل وکیل، قائم مقام، ولی، قیم و نماینده قانونی در صورتی که تقدیم دادخواست توسط آنان صورت گیرد به اضافه سند مثبت سمت.
ت – موضوع شکایت و خواسته:
در اعتراض به آرای قطعی هیأتهای حل اختلاف مالیاتی، موضوع شکایت نقض رأی قطعی هیأت حل اختلاف مالیاتی به شماره و تاریخ….. میباشد.
شاکی (مودی) بطور مبسوط شکایت خود را همراه با دلائل و مدارک توضیح داده و ذیل دادخواست را امضا مینماید. در صورتی که شاکی بیسواد باشد اثر انگشت وی کفایت میکند، در فرضی که شاکی اشخاص حقوقی باشند، دادخواست باید به امضای صاحبان امضای مجاز رسیده و ممهور به مهر شخص حقوقی شود. شاکی باید رونوشت یا تصویر خوانا و گواهی شده اسناد و مدارک مورد استناد خود را به پیوست دادخواست نماید. در صورتی که سند به زبان فارسی نباشد، علاوه بر تصویر یا رونوشت گواهی شده، ترجمه گواهی شده آن نیز باید پیوست شود.
دادخواست و ضمائم آن باید به تعداد طرف شکایت به اضافه یک نسخه تهیه شود. وفق ماده ۱۹ همان قانون هزینه دادرسی در شعب بدوی یکصد هزار ریال است که شاکی با مراجعه به حسابداری دادگستری محل سکونت خود با پرداخت مبلغ مذکور بر روی نسخه اصلی دادخواست نقش تمبر میشود.
موسسه مشاوران ارائه دهنده انواع خدمات لایحه تخصصی به شورای عالی مالیاتی می باشد.
نظر به اینکه مطابق ماده ۲ قانون تشکیلات و آیین دارسی دیوان عدالت اداری، دیوان در تهران مستقر است. قانونگذار جهت سهولت در امر تقدیم دادخواست در ماده ۲۳ قانون مذکور پنج طریق را پیش بینی کرده است. این پنج طریق به دو دسته تقسیم میشود :
ذکر چهار نکته در این خصوص شایان توجه است :
مهلت تقدیم دادخواست در خصوص شکایت از آرای قطعی هیأتهای حل اختلاف مالیاتی طبق تبصره ۲ ماده ۱۶ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری برای اشخاص داخل کشور سه ماه و برای افراد مقیم خارج از کشور، شش ماه از تاریخ ابلاغ رأی قطعی هیأت مطابق قانون آیین دادرسی مدنی است.
هیأتهای حل اختلاف مالیاتی مکلفند در رأی خود تصریح نمایند که رأی آنها ظرف مدت مزبور در دیوان عدالت اداری قابل اعتراض است. در مواردی که ابلاغ، واقعی نبوده و مؤدی ادعای عدم اطلاع از آن را بنماید شعبه دیوان در ابتدا به موضوع ابلاغ رسیدگی مینماید.
حسب مستفاد از مواد ۲۸، ۲۶، ۲۹ و ۳۰ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری پس از وصول دادخواست و ارجاع آن به یکی از شعب دیوان، دادخواست از دو حالت خارج نیست یا اینکه دادخواست کامل است یا ناقص. در فرضی که دادخواست ناقص باشد مدیر دفتر نواقص آن را به شاکی طی اخطاریهای اعلام تا وی ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ اخطاریه نسبت به رفع نواقص اقدام نماید. چنانچه در مهلت مقرر شاکی موارد نقص را رفع نماید، دادخواست به جریان میافتد والا دادخواست به موجب قرار مدیر دفتر رد میشود.
در فرضی که دادخواست کامل باشد یا تکمیل گردد با احراز این امر قاضی شعبه دیوان، دستور ارسال یک نسخه از دادخواست و ضمائم آن به طرف شکایت را صادر میکند تا پس از ابلاغ دادخواست و ضمائم آن به طرف شکایت، در جریان رسیدگی قرار گیرد. طرف شکایت موظف است ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ، نسبت به ارسال پاسخ اقدام کند؛ عدم وصول پاسخ، مانع رسیدگی نیست.
رسیدگی دیوان غیر حضوری است. مع الوصف ماده ۴۳ همان قانون میگوید : شعبه دیوان میتواند هر یک از طرفین را برای ادای توضیح دعوت نماید.
رسیدگی دیوان شکلی است. بدین معنا که شعبه رسیدگی کننده به ماهیت ورود پیدا نمیکند. مؤید این دیدگاه نظریه مشورتی شماره 3499 /7 مورخ 4/ 7 / 1373 اداره حقوقی قوه قضائیه است. این نظریه میگوید: «همانطور که در قانون دیوان عدالت اداری و رأی مورخ 11/ 7 / 1363 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری منعکس است، رسیدگی شکلی منحصرا از حیث نقض قوانین و مقررات و یا مخالفت با آنها است» (زاهدی، عاطفه، مجموعه قوانین و مقررات دیوان عدالت اداری، ص ۳۷۰). در رأی شماره ۲۵۲ مورخ ۱۳/ ۸ / ۱۳80 هیات عمومی دیوان عدالت اداری نیز چنین آمده است: «حکم مقرر در بند ۲ ماده ۱۱ قانون دیوان عدالت اداری (ماده ۱۰ کنونی) مفید صلاحیت دیوان در رسیدگی به آراء قطعی مطلق مراجع اختصاصی اداری از حیث نقض قوانین و مقررات و یا مخالفت با آنهاست»
برای مطالعه مقاله مروری بر تعاریف و اصطلاحات مالیاتی میتوانید از این لینک استفاده کنید.
طبق ماده ۶۵ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری کلیه آراء شعب بدوی دیوان به درخواست یکی از طرفین یا وکیل یا قائم مقام و یا نماینده قانونی آنها قابل تجدیدنظرخواهی در شعب تجدیدنظر است. مهلت تجدیدنظرخواهی برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه از تاریخ ابلاغ است.
تجدیدنظرخواهی با تقدیم دادخواست به دفتر شعبه صادر کننده رأی یا دبیرخانه یا دفاتر اداری دیوان انجام میگیرد. دادخواست تجدیدنظر باید روی برگههای مخصوص نوشته شود و حاوی نکات زیر باشد :
هزینه دادرسی مرحله تجدیدنظر دویست هزار ریال است. رسیدگی مرحله تجدیدنظر نیز با تبادل لوایح صورت گرفته؛ و غیر حضوری است. آرای شعب تجدیدنظر دیوان قطعی است.
با التفات به اینکه آرای قطعی هیأتهای حل اختلاف مالیاتی لازم الاجرا میباشند. اقامه شکایت مانع از عملیات اجرائی نیست. مگر اینکه مؤدی ضمن طرح شکایت خود یا پس از آن مدعی شود که اجرای رأی قطعی هیأت سبب بروز خسارتی میگردد که جبران آن غیر ممکن یا متعسر است، میتواند تقاضای دستور موقت نماید. این درخواست مستلزم هزینه دادرسی نیست.
شعبه رسیدگی کننده در صورت احراز ضرورت و فوریت موضوع، دستور توقف اجرای رأی مورد شکایت را صادر مینماید (مستفاد از مواد ۳۴ و ۳۵ همان قانون).
بنابراین در صورت صدور دستور موقت، عملیات اجرائی نسبت به رأی هیأت حل اختلاف مالیاتی متوقف میشود والا عملیات اجرائی ادامه پیدا خواهد کرد.
برگرفته از کتاب حقوق مالیاتی کاربردی
مولفان : سید احمد باختر ، احمد زارع مقدم
انتشارات جنگل
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله تشکیل پرونده مالیاتی را به شما پیشنهاد می کنیم.
همه ما میدانیم که راهاندازی و مدیریت یک کسب و کار کوچک چقدر میتواند چالشبرانگیز و سخت باشد. از تامین مالی گرفته تا مدیریت کارکنان، کارهای زیادی وجود دارد که…
برای مبتدیان بسیار مهم است که حرفه معاملهگری خود را با یک استراتژی ترید توسعه یافته و کامل شروع کنند. داشتن یک استراتژی، رویکردی ساختاریافته برای ترید فراهم کرده و…
مدیریت سود و رابطه آن با چرخه عمر شرکت یکی از مهمترین موضوعاتی است که همواره در مرکز توجه مدیران قرار دارد. انگیزه و هدف اصلی مدیران از مدیریت سود،…