در واقع از زمان های قدیم نوعی از مالیات در تمدن بشری وجود داشته است مثل امپراطوری مصر و روم، بنابراین فرد می تواند به سادگی به مالیات به مثابه چیزی ابدی اشاره کند. تعجبی ندارد که اغلب وضع مالیات موضوع بحث گسترده ای درباره اهداف، ابزار، اندازه و اثراتش است. این امر، به خصوص در محیط سریعا در حال تغییر که حاصل پیشرفت های فناورانه است، درست است.
در حالی که در زمان های قدیم هدف فراگیر از وضع مالیات، تامین مالی جنگ بود. امروزه بالاتر از کارکرد دفاعی، دولت ها به منظور افزایش ابزار تامین بسیاری از کالا ها و خدمات عمومی (شامل قانون و نظم، زیر ساخت عمومی، آموزش و بهداشت) اقدام به جمع آوری مالیات می کنند.
علی رغم این که مفهوم وضع مالیات تقریبا قدیمی است، اشکال نوین مالیات صرفا حدود 200 سال قدمت دارد. اولین درآمد مالیاتی نوین در انگلستان و در سال 1799 معرفی شد. در حالی که دولت آمریکا اولین مالیات را در سال 1891 برقرار کرد.
در حالی که در آغاز قرن 20 بزرگ ترین اقتصاد های صنعتی دنیا کمتر از 10% GDP را از طریق مالیات گرد آوری می کردند.
امروزه بعضی از اقتصاد های پیشرفته بیش از 40% GDP را از این طریق انباشت می کنند. چنین تغییر بزرگی در وضع مالیات و قلمرو دولت در سراسر جهان را می توان به وسیله ترجیهات و نیاز های مختلف جامعه در تدارک کالا ها و خدمات مشروط به قیود موجود، تبیین کرد.
در بسیاری از کشور های اروپایی، شهروندان مالیات های نسبتا بالایی را در قبال دریافت بسیاری از کالا ها و خدمات عمومی پرداخت می کنند که در کشور هایی با مالیات های کم موجود نیستند.
از سوی دیگر، دولت هایی وجود دارند که فاقد ظرفیت جمع آوری مالیات کافی برای تامین مالی تدارک کالا های عمومی هستند که جامعه نیازمند آنان است.
تفاوت کشور ها در ترکیب مالیات و درآمد ها، مبتنی بر اهداف حکومتی و ظرفیتشان برای گرد آوری موثر مالیات است. بر اساس پژوهش IMF کشور هایی با پایین ترین سطوح فساد، به طور متوسط نسبت به کشور هایی با سطوح بالا تر فساد، حدود 4% GDP درآمد مالیاتی بیشتری داشته اند.
پژوهش نظری بسیار زیادی درباره چگونگی اعمال مالیات با نتایج بهینه وجود دارد. در واقع، نظریه وضع مالیات بهینه می خواهد مساله حداکثر سازی تابع رفاه اجتماعی را مشروط به تعدادی از قیود (اقتصادی، سیاسی، اطلاعاتی و…) حل کند.
با این حال، همیشه زیر بنای نظری، به طراحی زمان بندی های ویژه مالیات برای موقعیت های مختلف زندگی واقعی کمک نمی کند.
برای مثال، از نظر مراجع مالیاتی نوع مالیاتی که کمترین انحراف را داشته و به سایر انواع آن ترجیح داده می شود، مالیات یک جا است که در آن مقدار ثابتی از مالیات به صورت یکنواخت به همه مالیات دهندگان اعمال می شود.
با این وصف، مالیات سر جمع تفاوتی بین فقیر غنی قائل نمی شود و به نظر ناعادلانه می رسد. در زندگی واقعی، افراد مختلف توانایی مختلفی برای پرداخت دارند و همچنین در یک جامعه نگاه های مختلفی به این موضوع وجود دارد که دولت برای شهروندان چه مقدار توانایی پرداخت مالیات بایستی فراهم کند و چقدر باید آن را افزایش دهد.
بنابراین، به جز حداکثر سازی درآمد، ملاحظات دیگری برای تدوین یک سیاست مالیاتی خوب وجود دارد.
مالیات ها نیز اثراتی بر رفتار عاملین اقتصادی دارند و رفاه افرادی را که تحمل بزرگ ترین بار و فشار مالیاتی را دارند، کاهش می دهد.
لذا سیستم بهینه مالیاتی باید اثرات منفی بر رفاه مالیات دهندگان و بهره وری را حداقل و اثرات توزیعی مثبت را حداکثر نموده و شکست های بازار را اصلاح کند.
موسسه مشاوران مطالعه مقاله قوانین مالیاتی عجیب در دنیا را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
اصول مالیاتی خوب سال ها پیش به وسیله پدر اقتصاد نوین، آدام اسمیت، در کتاب معروفش ثروت ملل (1776) تدوین شد. این اصول اساسی استخوان بندی هر سیستم مالیاتی را در دنیا تشکیل می دهد. با وجود این، آنها نسبت به تدوین اولیه، به روز شده اند. اصول اصلی مالیاتی خوب در دنیای نوین شامل موارد زیر می باشد:
انصاف:
مالیات دهندگانی که در شرایط مالی مشابهی قرار دارند باید مقدار مشابهی از مالیات را پرداخت کنند. این اصول، مساوات در توزیع بار و فشار مالیاتی در بین مالیات دهندگان را ایجاب می کند.
این امر دلالت دارد که مالیات دهندگانی با سطح درآمدی یکسان باید مقدار یکسانی مالیات بپردازند (برابری افقی) و این که مالیات دهندگانی با توانایی بیشتر برای پرداخت مالیات باید بیش از افرادی با توانایی کمتر، مالیات بپردازند.
سادگی و سهولت پیروی:
مالیات دهندگان بایستی به سادگی چرایی تحمیل مالیات و نحوه پیروی از مقررات مالیاتی را بفهمند.
شفافیت و اطمینان:
مالیات دهندگان بایستی بفهمند چه زمانی و کجا مالیات پرداخت می کنند و بتوانند به سادگی لینک بین بار مالیاتی خود و مقدار کالا ها و خدمات تامین شده برای خود را ببینند.
سهولت مدیریتی:
هزینه جمع آوری مالیات باید حداقل شود. حفظ تعادل بین هزینه اجبار به پرداخت مالیات و نرخ پیروی از آن حائز اهمیت است.
بی طرفی:
سیستم مالیاتی باید ناکارآمدی اقتصادی و افت رفاه را حداقل سازد و نسبت به رفتار کارگزاران اقتصادی بی طرف باشد (به جز مواردی که مالیات ها تعمدا برای اصلاح رفتار طراحی می شود).
به طور کلی این اصول ایجاب می کنند تا نرخ های مالیاتی کم بر مبنای مالیاتی وسیع و فهرست محدودی از استثنا ها اعمال شود.
اگر چه در جوامع مختلف پیاده سازی اصل انصاف، متفاوت دیده می شود. پیاده سازی کامل همه اصول در یک سیستم مالیاتی دشوار است. هنوز هم مالیات هایی وجود دارند که به طبقات خاصی از افراد یا مصرف تعلق می گیرند (مالیات کالا های لوکس، مالیات الکل، مالیات قمار و…).
در برخی از کشور ها، پیروی از قوانین ملی مستلزم تکمیل فرم ها و گزارش های بی شمار مالیاتی است؛ لذا اصل سادگی و راحتی نقض می شود.
نمونه های بسیاری وجود دارند که مراجع مالیاتی ظرفیت و اطلاعات لازم برای اعمال پیروی از مالیات را ندارند؛ این امر منجر به عدم تجانس بار و فشار مالیاتی برای مالیات دهندگان صادق می شود.
دولت های مختلف برای دنبال کردن اهداف سیاست مالیاتی خود، شیوه های مالیاتی مختلف را با هم تلفیق می کنند، استثنا های مالیاتی را معرفی می کنند یا از عودت مالیات استفاده می کنند که امروزه اغلب فراتر از جمع آوری درآمد است.
ممکن است عایدی فرد که صرف امرار معاش می شوند از مالیات معاف شود؛ ممکن است بعضی از کالا ها که نیاز های اصلی تلقی می شوند، از مالیات بر فروش یا ارزش افزوده معاف شوند؛ ممکن است اقلام لوکس یا هدایا نسبت در عایدی کارگر، نرخ مالیاتی بالا تری داشته باشد و…
هر چه نابرابری در جامعه بیشتر باشد، عقلایی تر است تا از مالیات پیش رونده استفاده کرد؛ در حالی که در کشور هایی با توزیع عادلانه تر درآمد، شیوه مالیات مسطح ممکن است ترجیح داده شود؛ زیرا برای مالیات دهندگان به نظر عادلانه می رسد.
موسسه مشاوران مطالعه مقاله بالاترین نرخ مالیات کشور ها را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
امروزه دولت ها بسته به مصارف بعدی درآمد جمع آوری شده مالیاتی یا واکنش های رفتاری به وضع مالیات، انواع مختلفی از مالیات را مورد استفاده قرار می دهند.
همه مالیات های شناخته شده را می توان به طور تقریبی به شش طبقه اصلی تقسیم کرد (جدول 1):
با این وصف، این طبقه بندی سهم تامین اجتماعی را مستثنی می کند. سهم تامین اجتماعی بخشی از شیوه بیمه اجتماعی است (در صورت وقوع هر رویداد بیمه ای، هر بیمه شونده ای مستحق دریافت مزایای اجتماعی است ) اما اغلب به آنها “مالیات کارگری اطلاق می شود و به محاسبات بار مالیاتی کلی افزوده می شود؛ حتی اگر به نفع دولت پرداخت نشوند.”
جدول 1 طبقه بندی مالیات با مبنای مالیاتی
مبنای مالیاتی | مالیات ها |
درآمد، سود/ سود سرمایه | مالیات بر درآمد حاصل از دستمزد و حقوق، انعام و مزایای شغلی مالیات بر سود، سود سهام، بهره و حق امتیاز مالیات بر سود سرمایه و توزیع صندوق های سرمایه گذاری مالیات بر سود شرکت ها، شراکت، تراست ها و… |
حقوق و نیروی کار | مالیات جمع آوری شده از کارکنان یا خود اشتغالان به عنوان بخشی از اندازه حقوق یا به عنوان یک مقدار ثابت برای هر شخصی که به طرح های تامین اجتماعی اختصاص داده نشده اند |
اموال | مالیات بر مصرف، مالکیت یا انتقال ثروت مالیات بر اموال غیر منقول (زمین، مسکن) مالیات بر ارث و هدایا |
کالا ها وخدمات | مالیات بر ارزش افزوده/ مالیات بر فروش/ مالیات بر گردش پول مالیات غیر مستقیم مالیات بر معاملات مالی و سرمایه مالیاتی که اجازه استفاده از برخی کالا ها یا انجام فعالیت ها را می دهد (مثلا مالیات آلودگی هوا، مالیات وسایل نقلیه و سایر موارد) |
تجارت و معاملات بین المللی | حقوق گمرکی و واردات |
سایر | مالیات سرانه (مالیات های اعمالی به فرد برای ورود و خروج از کشور یا استفاده از خدمات به خصوص) تمبر مالیاتی که قابل نسبت دادن به نوع خاصی از معاملات، کالا ها یا خدمات نیستند |
مالیات هایی که به صورت مستقیم بر درآمد یا اموال مالیات دهندگان تحمیل می شود، مالیات های مستقیم نامیده می شود.
در حالی که مالیات هایی که بر محصولات تحمیل می شوند و توسط مصرف کنندگان و بابت هر خریدی که انجام می دهند، پرداخت می شوند، مالیات غیر مستقیم نامیده می شوند (مثل مالیات ارزش افزوده، مالیات فروش، مالیات بر مصرف).
دولت ها از ترکیبی از مالیات های مختلف برای جمع آوری درآمد مالیاتی لازم برای تطبیق سطح مطلوب هزینه های خود (مالیات بر درآمد) استفاده می کنند و نیز برای تغییر رفتار کارگزاران اقتصادی (در مواردی که مالیات گناه نامیده می شوند، مثل مالیات بر مصرف دخانیات/ الکل/ بنزین یا آلودگی هوا) دولت قصدش مایوس کردن رفتار نامطلوب است.
راه های مختلفی برای مدیریت مالیات ها وجود دارد، برخی کشور ها مالیات ها را بر مبنای معیار سکونت اعمال می کنند، برخی دیگر بر مبنای معیار قلمرو یا شهروندی.
معیار سکونت برای پرداخت مالیات به این معناست که هر کسی در قلمرو کشور زندگی می کند بایستی مالیات بپردازد؛ صرف نظر از شهروندی اش؛ در حالی که وضع مالیات بر مبنای شهروندی مستلزم پرداخت مالیات است.
صرف نظر از محل جایی که یک پرداخت کننده ساکن است. معمولا مالیات کالا ها و خدمات در مقصد نهایی وضع می شود؛ بنابر این دلالت دارند که کشور هایی که به کالا های وارداتی اتکا دارند، ممکن است مالیات بر مصرف بیشتری نسبت به کشور هایی با صادرات عظیم گرد آوری کنند.
به طور کلی مالیات ها، انتخاب های مربوط به تعادل کار، تفریح کارگزاران اقتصادی برای افراد و سطوح تولید توسط کسب و کار ها را اصلاح می کنند.
اثرات اقتصادی و رفتاری انواع مختلف مالیات متفاوت هستند (جدول 2). بنابراین، دولت ها بایستی بسته به ساختار اقتصادی، ترجیحات اجتماعی نسبت به توزیع درآمد، اثرات بر رشد اقتصادی و تورم، ظرفیت مدیریتی آن و سایر موارد، تلفیقی از مالیات های مستقیم و غیر مستقیم را انتخاب کنند.
جدول 2 مزایا و معایب مالیات های مختلف
مزایا | معایب | |
مالیات های مستقیم | باز توزیع درآمد به سوی مالیات دهندگان فقیر در موارد سیستم مالیاتی پیش رونده (برابری درآمد را افزایش می دهد) به کنترل تورم کمک می کند (در مورد تورم تقاضا-کشش مالیات بالا تر بر درآمد مستقیما هزینه کرد را کاهش می دهد) آگاهی مالیات دهندگان درباره اعمال دولت را افزایش می دهد منبع پایدار درآمد دولت | •قدرت خرید و مصرف کل را کاهش می دهد •مشوق های کار را کاهش می دهد •دلسرد کردن سرمایه گذاری و پس انداز •مشوق ها را برای طفره رفتن و سر باز زدن خلق می کند (اگر نرخ های مالیات بالا باشد) •هزینه های مدیریت بالا (در مورد قیود اطلاعاتی و سیستم مالیاتی پیش رونده پیچیده)
|
مالیات های غیر مستقیم | •مبنای وسیعی دارد، هر کسی آنها را پرداخت می کند، حتی فقیر ترین افراد •کمتر دردناک است زیرا آنها در قیمت پیچیده شده اند •کار را بی رغبت نکنید •راحت برای گردآوری در تولید کنندگان تسهیلات •اجازه کاهش مصرف مضر را می دهد | بر اساس ماهیتش رگرسیو است، افراد فقیر نسبت به اغنیا بیشتر پرداخت می کنند •منجر به قیمت های بالا تری از کالا ها و خدمات مالیاتی می شود، بنابراین ممکن است به تورم بیفزاید •مشوق های تولید و مصرف را کاهش می دهد (تقاضای کل و خروجی را کاهش می دهد) •ممکن است مالیات دهندگان از پرداخت مالیات آگاه نباشند، این امر از آگاهی مدنی آنها می کاهد •ممکن است نرخ های بالای مالیات در کشور های کمتر توسعه یافته، تولید غیر رسمی را ترغیب کند (در مورد تقاضای بدون کشش، مثلا تولید الکل) منبع ناپایداری از درآمد مگر این که برای نیاز های اصلی و محصولات بدون کشش مالیات وضع شود |
صرف نظر از تصمیم گیری در باره کمیت و انواع مالیات، دولت بایستی نرخ مالیات را مد نظر قرار دهد. بنابراین، منحنی معروف Laffer تامین کننده چارچوبی برای بحث است.
در یک اقتصاد رسمی، اگر نرخ مالیات خیلی بالا باشد، مشوف کمی برای کار یا تولید وجود خواهد داشت. ممکن است بنگاه ها از کسب و کار خارج شوند؛ زیرا بار و فشار مالیاتی زیاد آنها را مجبور می کند تا قیمت های محصولات را افزایش دهند و این کار منجر به تقاضای کمتر و درآمد کمتر بنگاه می شود.
در هنگام بار و فشار مالیاتی بالا برای افراد، ممکن است آنها اصلا کار نکردن را انتخاب کنند، در هر صورت بهره وری آنها کاهش می یابد، این امر موجب می شود تا سخت کار کردن چندان معنی ندهد اگر بخش بزرگی از عایدی شما به صندوق دولت برود.
در مقیاس جهانی، مالیات بالا برای رشد اقتصادی و رفاه شهروندان کشور عاقبت خوبی ندارد. در دستور کار سیاسی بسیاری از کشور ها، این سوال که چه مقدار مالیات موجب تشویق تولید و اشتغال داخلی می شود، حیاتی است.
در اقتصاد جهانی که با رشد تحرک نیروی کار و سرمایه به مثابه ابزار اصلی تولید مواجه است؛ دولت ها بایستی برای محدود نمودن فرار مالیاتی به رقابت در زمینه نرخ مالیات بپردازند.
یعنی اگر در قلمرو کشوری مالیات بالا باشد، این ریسک وجود دارد که اجناس مشمول به قلمرویی با مالیات کمتر بگریزند.
در حالی که این موضوع چندان ربطی به نیروی کار ندارد (اگر چه در دهه های اخیر مهاجرت انسانی رو به افزایش است) و به زمین و اموال منقول نیز ربطی ندارد؛ مدت هاست که جریان های سرمایه به صورت رو به رشدی متحرک شده اند و وضع مالیات برای آنها مشکل شده است.
موسسه مشاوران مطالعه مقاله رکود اقتصادی را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
انواع فراگیر مالیات ها که اکثریت دولت ها جمع آوری می کنند، مالیات بر درآمد و مصرف است. در اقتصاد های پیشرفته که نهاد های توسعه یافته بیشتری دارند و سهم بالا تری از مالیات دهندگان کوشا را دارند، دولت ها اتکا بیشتری به مالیات مستقیم بر درآمد می کنند؛ در حالی که اقتصاد های کمتر توسعه یافته نسبتا درآمد بیشتری را از مالیات بر مصرف جمع آوری می کنند.
مالیات های بر درآمد فراگیر ترین مالیات های سراسر دنیا هستند. به مجرد صنعتی شدن کشور ها و رشد ظرفیت مقامات برای جمع آوری مالیات، استفاده از مالیات های بر درآمد فردی به صورت روز افزونی متداول شده است.
در کشور های OECD درآمد حاصل از مالیات بر درآمد فردی تقریبا یک سوم کل درآمد مالیاتی را نشان می دهد (در اوکراین حدود 12% در سال 2018).
در اغلب موارد، اقتصاد های پیشرفته از زمان بندی های پیش رونده برای مالیات بر درآمد به مثابه ابزار توزیع درآمد استفاده می کنند.
آنها نرخ های مالیات بالا تری را بر درآمد های خانوار های مرفه تر و نرخ های پایین تری را بر درآمد خانوار های فقیر تر اعمال می کنند.
در دنیا نرخ های مالیات بر درآمد اشخاص بسیار متفاوت است، از صفر درصد تا 60% بر درآمد شخصی.
کشور های معدودی وجود دارند که اصلا مالیات بر درآمد شخصی ندارند؛ اما آن کشور ها یا از موهبت منابع طبیعی عظیمی برخوردارند یا ایالت های جزیره ای کم جمعیتی هستند که ظرفیت کمی برای مدیریت مالیات بر درآمد دارند.
این کشور ها درآمد خود را از طریق مالیات بالا برای واردات و گردشگری بالا می برند. چنین بهشت هایی برای مالیات بر درآمد عبارتند از عربستان سعودی، قطر، کویت (همه اقتصاد های نفتی) و ایالت های جزیره ای هم چون باهاماس، باربادو، آنگولا و آنتیگوا.
به طور کلی، استفاده از سیستم های مالیات بر درآمد شخصی پیش رونده به کاهش نابرابری درآمدی کمک می کند؛ اگر چه مدیریت چنین سیستم هایی هزینه بر است.
مطالعه ای که یک نمونه 35 کشوری را پوشش می دهد که از مالیات پیش رونده و انتقال اجتماعی را به کار می برند، نشان می دهد که آنها نابرابری درآمد خود را به طور متوسط، یک سوم کاهش داده اند و این کاهش در محدوده 40% در دانمارک و ایرلند تا 8% در کره جنوبی است.
با افزایش تعداد شرکت های چند ملیتی و فعالیت گذار، سود آنها در سراسر جهان، بسیاری از کشور ها بایستی نرخ های مالیات بر درآمد شرکتی را کم می کردند تا بتوانند از سود شرکتی درآمد مالیاتی گردآوری کنند.
در طول بیش از 30 سال، در همه کشور ها نرخ های مالیات بر سود شرکت ها در مسیر ثابت نزول بود و به طور متوسط از حدود 40% به زیر 25% رسید. متوسط نرخ مالیات بر درآمد شرکتی در اروپا حدود 18.7% است که کمتر از متوسط جهانی 22.8% است.
مالیات بر مصرف، تا حد زیادی مالیات بر ارزش افزوده و مالیات غیر مستقیم، منبع مهم درآمد دولتی نیز هستند.
در کشور های OECD مالیات بر مصرف بالغ بر حدود 30% کل درآمد مالیاتی و به طور متوسط حدود 7% از GDP را تشکیل می دهد (در اوکراین 51% از درآمد مالیاتی و 14% از GDP را در سال 2018 تشکیل می دهد).
مالیات ارزش افزوده یکی از متداول ترین نوع مالیات است و در 140 کشور دنیا مورد استفاده قرار می گیرد. در بین کشور های اروپایی، نرخ متوسط ارزش افزوده 20% است؛ در حالی که در باقی دنیا حدود 5 درصد کمتر است.
در اقتصاد های اروپایی، نرخ های مالیات بر ارزش افزوده به طور متوسط قدری بیش از 10% است. کشور هایی که معمولا به واردات متکی هستند، سهم بالا تری از درآمد مالیاتی آنها از مالیات بر مصرف تامین می شود.
در بسیاری از کشور ها، دولت ها برای محصولات اساسی از نرخ های کاسته شده مالیات ارزش افزوده استفاده می کنند (غذا، دارو و…) تا بار و فشار مالیاتی خانوار های با درآمد کم را برای محصولاتی که به نظر مزایای اجتماعی دارند، کاهش دهند (کتاب، هنر، روزنامه، تئاتر …).
سیستم های مالیاتی بایستی برخی اصول را بپذیرند، انصاف، بی طرفی، سهولت مدیریتی، سادگی پیروی، شفافیت و اطمینان. مالیات ها را می توان بر درآمد، نیروی کار، اموال، مصرف، تجارت بین المللی و سایر موارد وضع کرد.
از آنجایی که مالیات رفتار کارگزاران اقتصادی را اصلاح می کند و اغلب بازار ها را منحرف می کند؛ همه انواع مالیات ها دارای مزایا و معایبی هستند.
بنابراین، یک سیستم معمولی مالیاتی ترکیبی از مالیات های گوناگون است. البته، هیچ سیستم مالیاتی به طور کامل اصول را پیاده سازی نمی کند. اما این سیستم های مالیاتی چارچوب مفیدی را برای مقایسه طرح های مختلف سیستم های مالیاتی ارائه می کنند.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله کمترین نرخ مالیات بر درآمد کشور ها را به شما پیشنهاد می کنیم.
همه ما میدانیم که راهاندازی و مدیریت یک کسب و کار کوچک چقدر میتواند چالشبرانگیز و سخت باشد. از تامین مالی گرفته تا مدیریت کارکنان، کارهای زیادی وجود دارد که…
برای مبتدیان بسیار مهم است که حرفه معاملهگری خود را با یک استراتژی ترید توسعه یافته و کامل شروع کنند. داشتن یک استراتژی، رویکردی ساختاریافته برای ترید فراهم کرده و…
مدیریت سود و رابطه آن با چرخه عمر شرکت یکی از مهمترین موضوعاتی است که همواره در مرکز توجه مدیران قرار دارد. انگیزه و هدف اصلی مدیران از مدیریت سود،…