از آنجایی که مدیریت بر مبنای فعالیت (ABM) از اهمیت خاصی برخوردار می باشد، امروزه به یک بازار رقابتی تبدیل شده است. سازمان ها و کسب و کار هایی که در نقاط مختلف مشغول به فعالیت هستند، همان گونه که در شهر یا کشور خود دارای رقبایی می باشند، در سراسر دنیا با رقبایی مواجه هستند که رقابت های جهانی، شخص را ناچار می کند که برای رسیدن به کیفیت بالای محصول و کاهش هزینه، تلاش بیشتری داشته باشد.
در واقع می توان گفت که رقابت جهانی یکی از مهم ترین عوامل موثر در توسعه واحد های اقتصادی به شمار می رود که در سال های اخیر مطرح می باشد. در این خصوص در ادامه مطلب به شرح موضوع مدیریت و هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABM) پرداخته شده است.
مدیریت بر مبنای فعالیت:
مدیریت بر مبنای فعالیت (ABM)، به رویکردی گفته می شود که بر مدیریت فعالیت ها به عنوان روشی برای بهبود ارزش دریافتی و سود کسب شده از این ارزش تاکید می کند که دو ویژگی زیر را در بر دارد:
- بر عهده داشتن تجزیه و تحلیل هزینه ساز ها، فعالیت ها و عملکرد ها
- منبع اصلی برای داده ها و اطلاعات
مدیریت بر مبنای فعالیت (ABM)، یک رویکرد فلسفه مدیریتی می باشد که بر اساس آن بنگاه اقتصادی مجموعه از فعالیت های پیوسته به شمار می رود که این فعالیت ها در نهایت بایستی به منظور ارزش آفرینی برای مشتریان به کار روند.
هزینه یابی بر مبنای فعالیت:
هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC)، به روش اندازه گیری هزینه ها و عملکرد های فعالیت ها بر اساس قیمت تمام شده محصول گفته می شود. همچنین به معنی تخصیص هزینه ها به فعالیت ها بر اساس استفاده از منابع و اهداف هزینه ها مانند محصولات و مشتریان می گویند که ارتباط علمی و معکوس را بین هزینه ساز ها و فعالیت ها را مشخص می نماید.
اهداف مدیریت بر مبنای فعالیت:
از جمله اهداف مهم مدیریت بر مبنای فعالیت (ABM) می توان به موارد زیر اشاره نمود:
- پاسخگویی به نیاز های مشتریان با حداقل استفاده از منابع سازمان
- بهبود منافع با معرفی فرصت های ارزش آفرین
- اندازه گیری هزینه منابعی که در اجرای فعالیت های اصلی واحد یا سازمان مصرف می گردند (ABC)
- تشخیص یا حذف هزینه های مربوط به فعالیت های غیر ارزش زا
- ایجاد فرآیند هایی که مشتری بابت آن پول پرداخت می کند.
- تعیین معیار برای فعالیت ها
- حمایت از سیستم تیم ورکینگ
- تعیین میزان کارآیی و اثربخشی تمام فعالیت های سازمان
مقایسه دو روش ABM و سنتی:
در روش بودجه بندی سنتی و گزارش های مقایسه ای، هزینه ها بر اساس حوزه های مسئولیت تفکیک می شوند در صورتی که در رویکرد مدیریت بر مبنای فعالیت بایستی هزینه ها بر اساس فعالیت ها تفکیک گردد و بر همین مبنا، اطلاعات مفیدی در خصوص بازده و نتایج هر کدام از فعالیت ها، به دست آید. در نتیجه می توان گفت که در روش های سنتی، گزارشگیری معمولا طبق دوره ها صورت می گیرد در صورتی که در رویکرد ABM گزارشگیری طبق فعالیت ها انجام می شود.
وظایف مدیریت بر مبنای فعالیت:
- معرفی فعالیت هایی که دارای ارزش افزوده و بدون ارزش افزوده هستند.
- مهندسی مجدد و طراحی مجدد ساختار فعالیت ها
- الگو برداری از فعالیت های دارای ارزش افزوده به عنوان ابزار کلیدی در جهت بهبود
- توسعه سیستم های اندازه گیری میزان کارآیی و اثر بخشی
شرایط ایجاد سیستم حامی برای ABM:
- تعیین فعالیت های کلیدی انجام شده
- تعیین محرک های هزینه به وسیله فعالیت
- دسته بندی و تقسیم بندی نمودن هزینه های سربار و هزینه های غیر مستقیم توسط فعالیت
- گرد آوری داده ها بر اساس تقاضا های کار با فعالیت
- تخصیص هزینه ها به محصولات و مشتریان بر اساس فعالیت
- تعیین اطلاعات مالی و عملیاتی در سطوح مختلف فعالیت
دلایل به کارگیری ABM:
- قیمت گذاری مجدد محصولات و بهینه سازی طراحی محصول جدید
- کاهش هزینه ها
- اثرگذاری بر برنامه ریزی استراتژیک و عملیاتی
اصول اساسی ساختار ABM:
- جریانات هزینه در این مدل
- حساب های دفتر کل عمومی
- طبقه بندی هزینه ها و فعالیت ها
- تعیین هزینه ها از حساب های دفتر کل
- دانستن محرک های هزینه
- تغییر پذیری محرک هزینه
- معین نمودن هزینه ها از حساب های دفتر کل به فعالیت ها
- تعیین مجدد هزینه بخش ها
- ارزش افزایی محصول و مشتری
- استفاده از واحد هزینه برای تجزیه و تحلیل
موسسه مشاوران مطالعه مقاله مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای را به شما عزیزان پیشنهاد می نماید.
اهمیت گزارشگیری بر مبنای ABM
اهمیت گزارشگیری بر مبنای ABM:
از جمله ویژگی های مهمی که گزارشگیری بر اساس ABM دارد این است که یک فعالیت در مجموعه واحد هایی که در انجام فعالیت های معین مشارکت دارند، ردیابی شده است و مجموع هزینه های آن در واحد های مختلف شناسایی و منعکس می شوند. اهمیت دیگر این رویکرد، شناسایی فعالیت های فاقد ارزش زایی می باشد که در عمل به کسب سود توسط محصول و یا خدمت نمی افزاید. در واقع می توان گفت که فعالیت های فاقد ارزش زایی به فعالیت هایی گفته می شوند که مشتری حاضر نیست بابت آنها هیچ وجهی پرداخت نماید. فعالیت هایی همچون بازرسی محصولات و جا به جایی مواد از قبیل این گونه فعالیت ها می باشند که قابل کاهش و یا حذف هستند.
شناسایی فعالیت هایی که فاقد ارزش زایی هستند به مدیریت نشان می دهد که چه اندازه از منابع بنگاه اقتصادی مورد نظر در اثر فعالیت های فاقد ارزش زایی می تواند اسراف گردد. بر همین اساس مدیریت می تواند برای حذف برخی از فعالیت ها و کاهش هزینه ها اقدام نموده و قیمت تمام شده کالا را محاسبه نماید.
جلب رضایت مشتری:
برای راضی بودن مشتریان و خریداران کالا و خدمات و توان رقابت با سایر رقبا، بایستی هم زمان 3 بعد زیر را تحت نظر داشت که تشکیل دهنده یک مثلث استراتژیک هستند.
کیفیت: کیفیت در واقع تجربه یک مشتری از کالا را نشان می دهد که ویژگی های فیزیکی و امکانات محصول و همچنین قابلیت اعتماد به کارایی را دارا می باشد. همچنین کیفیت امکانات دیگری مانند خدمات پس از فروش و سطح کارایی خدمات سازمان را نشان می دهد.
بهای تمام شده: شامل حلقه ارزش و تمام فعالیت های عرضه کننده برای تولید کالا یا خدمت و همچنین خدمات پس از فروش می باشد که برای مشتریان، ارزش افزوده به وجود می آورد. بنابراین می توان گفت بهای تمام شده برای مشتریان، شامل بهای تمام شده برای مصرف کننده می باشد که اصطلاحا به آن بهای تمام شده مالکیت گفته می شود.
زمان: به مدتی که طول می کشد تا شرکت بتواند پس از اعلام تقاضا، کالا یا خدمت را در اختیار مشتری قرار دهد که در طی این زمان می توان محصول را با امکانات جدید یا فناوری نوین توسعه داد و به بازار عرضه نمود.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله ضرورت مشاور مالی در کسب و کار را به شما پیشنهاد می کنیم.
عالی بود دست شما درد نکنه
ممنون از شما